English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6078 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple parry U دفاع ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
samisch variation U واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
defense U دفاع وزارت دفاع
one on one U دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense U دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
blocked U دفاع
parrying U دفاع
pleading U دفاع
fencing U دفاع
defends U دفاع
defence U دفاع
advocacy U دفاع
defending U دفاع
vindication U دفاع
blocks U دفاع
apologias U دفاع
apologia U دفاع
block U دفاع
tae U دفاع با پا
defend U دفاع
defended U دفاع
parry U دفاع
one man block U تک دفاع
answering U دفاع
uncovered U بی دفاع
defense U دفاع
answers U دفاع
czech defence U دفاع چک
parried U دفاع
answered U دفاع
answer U دفاع
parries U دفاع
advocation U دفاع
defenses U دفاع
munition U دفاع
hasty defense U دفاع تعجیلی
deraign U دفاع کردن
damiano's defence U دفاع دامیانو
soto uke U دفاع از خارج
zone defence U دفاع منطقهای
defensible U دفاع پذیر
defensible U دفاع کردنی
special plea U دفاع خاص
parry of debate U دفاع درمنافره
indefensibility U دفاع ناپذیری
asserts U دفاع کردن از
asserting U دفاع کردن از
vindicative U دفاع کننده
department of defense U وزارت دفاع
deliberate defense U دفاع بافرصت
defensive board U دفاع سبد
war department U وزارت دفاع
pleaded U دفاع کردن
ward off U دفاع کردن
pleads U دفاع کردن
plead U دفاع کردن
defensible U قابل دفاع
implead U دفاع کردن
defense in depth U دفاع در عمق
self-defence U دفاع از خود
in self defence U برای دفاع
defense in place U دفاع در محل
fend U دفاع کردن
pirc defence U دفاع پیرک
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
perceptual defense U دفاع ادراکی
asserted U دفاع کردن از
open U خط بازبی دفاع
untenable U غیرقابل دفاع
tenability U دفاع پذیری
summetrical defence U دفاع متقارن
alekhine's defence U دفاع الخین
advocate U دفاع کردن
defends U دفاع کردن
defends U دفاع کردن از
defending U دفاع کردن
defending U دفاع کردن از
uchi uke U دفاع از داخل
three man block U دفاع سه نفره
opened U خط بازبی دفاع
opened U بی دفاع واریز نش
two knights' defence U دفاع دو اسب
two man block U دفاع دونفره
opens U خط بازبی دفاع
opens U بی دفاع واریز نش
stand U دفاع مداوم
coverage U دفاع پوششی
to make a d. U دفاع کردن
defended U دفاع کردن
defended U دفاع کردن از
fencible U قابل دفاع
extended defense U دفاع گسترده
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
fullback U دفاع پوششی
ego defence U دفاع خود
dutch attack U دفاع برد
double guard U دفاع با دو دست
philidor's defence U دفاع فیلیدور
dory defence U دفاع دوری
pierce the block U شکافتن دفاع
advocating U دفاع کردن
defend U دفاع کردن
defend U دفاع کردن از
advocated U دفاع کردن
daylight U نفوذ در دفاع
penetrates U نفوذ در دفاع
penetrated U نفوذ در دفاع
to stick up for U دفاع کردن از
penetrate U نفوذ در دفاع
advocates U دفاع کردن
assert U دفاع کردن از
the right of self-defence U حق دفاع از خود
secretary of state for defence U وزیر دفاع
secretary of defense U وزیر دفاع
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
indefensible U غیرقابل دفاع
national defense U دفاع ملی
secretary of defence U وزیر دفاع
legitimate defence U دفاع مشروع
backfield U دفاع نفوذی
kake uke U دفاع قلابی
defendant U دفاع کننده
defendants U دفاع کننده
ball hawking U دفاع خوب
self defence U دفاع مشروع
say a good word for U دفاع کردن
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
kwon U دفاع با دست
national defence U دفاع ملی
defensive U منطقه دفاع
makki U دفاع کردن
mikazuki uke ushiro geri U دفاع هلالی
morote uke U دفاع با دست
morote uke U دفاع دوتایی
active defense U دفاع عامل
sham plea U دفاع ناموجه
answers U دفاع کردن
answering U دفاع کردن
answered U دفاع کردن
answer U دفاع کردن
meran defence U دفاع مران
achi komi U دفاع فشاری
sham plea U دفاع پوچ
nagashi uke U دفاع پرسی
self protection U دفاع از نفس
open U بی دفاع واریز نش
yogoslav defence U دفاع پیرک
semi circular parry U دفاع نیمدایره
age ake U دفاع بالارونده
to defend [from] U دفاع کردن [از]
buckler U دفاع کردن
propugn U دفاع کردن از
catenaccio U دفاع بتونی
polish defence U دفاع لهستانی
janisch defence U دفاع شلیمان
d. armour U اسلحه دفاع
classical variation U دفاع ارتدوکس
closed variation U دفاع تاراش
composite defense U دفاع مرکب
position defense U دفاع یا پدافندثابت
internal defense U دفاع داخلی
position defense U دفاع موضعی
plea of accused U دفاع متهم
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
replication U رونوشت دفاع
right of self defence U حق دفاع مشروع
juji uke U دفاع ضربدری
benoni defence U دفاع بنونی
russian defence U دفاع روسی
opening U شکافتن دفاع
openings U شکافتن دفاع
janisch defence U دفاع یانیش
offensive block U دفاع تهاجمی
zone U دفاع منطقهای
zones U دفاع منطقهای
right of self preservation U حق دفاع از خود
robatsch defence U دفاع روباتش
clodhopper U ساده
simple minded U ساده دل
daff U ساده دل
clodhoppers U ساده
simple hearted U ساده دل
unassuming U ساده
baldly U ساده
baldest U ساده
semplice U ساده
bald U ساده
sheepishly U ساده دل
sheepish U ساده دل
balder U ساده
Recent search history Forum search
2make the case? به فارسی چی میشه
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
0وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com